توضیحات
دیدار دوباره با آندری: وا-خوانی بوطیقای سینمای تارکفسکی
صالح نجفی
نشست و کارگاه مطالعاتی
این کارگاه در طول ۸ هفته و در قالب ۱۶ جلسه برنامهریزی شده است. فیلمها روزهای شنبه به صورت رایگان اکران میشوند و نشستهای مطالعاتی روزهای یکشنبه برگزار خواهد شد. برای اطلاعات تکمیلی و نامنویسی به وبسایت سینما آرگو مراجعه کنید.
اگر بنا باشد فیلمهای تارکُفسکی را با ارجاع به مسیحیت تبیین کنیم، آنگاه نخستین سوال منطقی که پیش خواهد آمد این است: این فیلمها به کدام گرایش در مسیحیت تعلق دارند؟ آیا فیلمهایی کاتولیکاند؟ فیلمهایی پروتستاناند؟مورمِنیاند؟ کاتاریاند؟ یک جواب برای این سوال این است که رابطهای را پیش چشم آوریم که فیلمهای تارکفسکی را به عرفان ارتودُکسِ روسی پیوند میزند. این عقیدهای است که کریس مارکر در پژوهش مستندش دربارهی سینمای تارکُفسکی به آن پر و بال میدهد، یعنی فیلمِ یک روز در زندگی آندری آرسنویچ (مارکر، ۲۰۰۰).
مارکر در مستندش اهمیت فراوانی میدهد به تکرار چهار عنصر طبیعت در سینمای تارکفسکی (خاک و آتش و آب و هوا). مارکر به این نکته اشاره میکند که تارکفسکی این چهار عنصر را در تمامی فیلمهای خود در تکتک قابها یا مستقل از هم یا به اتفاق هم نشان میدهد، روندی که در پلانسکانس ششدقیقهایِ بلندآوازهی پایان فیلم قربانی به اوج میرسد: صحنهی سوختنِ خانهی قهرمان فیلم در آتش. از نظر مارکر، اهمیت و تعامل مکررِ چهار عنصر طبیعی حکایت از نفوذِ ایدهای مسیحی و مشخصاً ارتودکسِ روسی در هنر تارکفسکی است. مارکر این فکر را بسط میدهد تا حضور برجستهی محیطهای طبیعی را در فیلمهای تارکفسکی بازتابِ این اصل عرفان روسی تعبیر کند که دنیای مادی یکی از تجلیات خداوند است:
عرفان روسی عرفان کاتولیکها نیست: هراسی از طبیعت و جسم خاکی ندارد. طبیعت در نزد اُرتودکسها محترم است. به خالق عالم از طریق خلقش احترام میگذارند.
فیلمها: کودکی ایوان (۱۹۶۲)، آندری روبلف (۱۹۶۶)، سولاریس (۱۹۷۲)، آینه (۱۹۷۵)، استاکر (۱۹۷۹)، نوستالژیا (۱۹۸۳) و ایثار (۱۹۸۶)